تنهایی

ساخت وبلاگ
یارب این دنيای زیبا پس چرا زندان ماست

صدهزاران کينه پشت چهره خندان ماست

صدگنه در خلوت و سجاده ها در پيش رو

این تمام خوب ما و رندی رندان ماست

آتشی سوزان ببين کرده به پا وهم و خيال

العجب اکنون چرا پس بر سر قليان ماست

قسمت ما بوده تنهایی ميان قوم وخویش

این بد اختر طالعی اندر ته فنجان ماست

من نميفهمم چه گویی ای رفيق نارفيق

حرف تو بيهوده کوبيدن سر سندان ماست


برچسب‌ها: علی سعیدی, علی سعیدی ولاشانی, ولاشان, ولاشون, شعر از خودم شاپرک منتظر است......
ما را در سایت شاپرک منتظر است... دنبال می کنید

برچسب : تنهایی, نویسنده : saeediali بازدید : 148 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 9:28