در تنهایی و به تنهاییته مانده های فنجان تنهایی را سر می کشی...تلخ است اما بغض را خیلی خوب می شوید و با خود می برد...برای بارهای اوّل، تلخی اش خیلی تلخ است...امّا بعد که عادت کردی کمتر تلخ می شوی...بیشتر سکوت می کنی...و...بهتر لبخند می زنی...برچسبـهـ ـا : دردودل, رفیق ♥ دوشنبه بیست و دوم آبان ۱۴۰۲ ساعت 0:0 توسط: علی بخوانید, ...ادامه مطلب
سلام چند روزی میشه که حالم خیلی گرفته است. دوست دارم از خودم دور بشم. از هیاهو و شلوغی ها دور بشم. برم توی لاک خودم و توی افکارم غرق بشم، بی ترس از اینکه صدایی مجبورم کنه افکارم رو نصف و نیمه رها کنم , ...ادامه مطلب
یارب این دنيای زیبا پس چرا زندان ماستصدهزاران کينه پشت چهره خندان ماست صدگنه در خلوت و سجاده ها در پيش رو این تمام خوب ما و رندی رندان ماست آتشی سوزان ببين کرده به پا وهم و خيال العجب اکنون چرا پس بر سر قليان ماست قسمت ما بوده تنهایی ميان قوم وخویش این بد اختر طالعی اندر ته فنجان ماست من نميفهمم چه گویی ای رفيق نارفيق حرف تو بيهوده کوبيدن سر سندان ماست برچسبها: علی سعیدی, علی سعیدی ولاشانی, ولاشا,تنهایی ...ادامه مطلب