تو که می آیی؟

ساخت وبلاگ

من زردم و پاییزی، یک برف زمستانی

تو میوۀ تابستان، سرسبز و بهارانی

شوریده و خشکیده، من مثل بیابانم

تو حال خوشِ جنگل، شیرینیِ بارانی

همراه پرستــــــوها پرواز کن از اینجا

آزاد و رهایی تو، من مانده و زندانی

بگذار بمانم من، پوسیـــده تنم دیگر

در خواب نمی دیدم این روزِ پریشانی

پاییز نخواهد رفت، خِش خِش تو که می آیی؟

هر چند که آهسته، هر چند که پنهانی؟

با خنده به من گفتی، آدم نشدی انگار

تا چند به امّیــــــدِ، برگشتن یارانـــــی؟

گاهی خبرت را من، از ابر که می گیرم

می بارد و می فهمم آن روز تو خندانی

پی نوشت 1: وزن عروضی رو تمرین کردم و یاد گرفتم تا بهتر و درست تر شعر بنویسم

پی نوشت 2: وزن این شعر مستفعلُ مفعولن،مستفعلُ مفعولن است که به شکل --77/---/--77/--- نمایش داده می شود

پی نوشت 3: امیدوارم دوست داشته باشید

پی نوشت 4: بعضی از شعرهای قبلی هم بررسی کردم از نظر وزنی و خیلی مشکل ندارند و نیاز به یه سری اصلاحات جزئی داره که حتما اصلاحشون می کنم

پی نوشت 5: ...


برچسبـهـ ـا : شعر از خودم, رفیق

شاپرک منتظر است......
ما را در سایت شاپرک منتظر است... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saeediali بازدید : 51 تاريخ : چهارشنبه 15 شهريور 1402 ساعت: 16:21